این مقاله به بررسی چالشهای فلسفی و اخلاقی زیستفناوری میپردازد که با وجود پیشرفتهای چشمگیر در حوزههای پزشکی، کشاورزی و محیط زیست، مطرح شدهاند. این چالشها ناشی از تغییرات بنیادین در مهندسی ژنتیک هستند که نه تنها بر انسان، بلکه بر محیط زیست و مفهوم هویت تأثیر میگذارند و نگرشهای سنتی نسبت به طبیعت را دگرگون میسازند. موضوعات کلیدی شامل تأثیر زیستفناوری بر درک هویت انسانی، بازاندیشی درباره استقلال و شخصیت، و تنوع دیدگاههای فرهنگی و مذهبی است. باورهای دینی نقشی اساسی در شکلدهی به نگرشهای اخلاقی درباره زیستفناوری دارند و اهمیت گفتوگوی جهانی و احترام به ارزشهای فرهنگی را برجسته میکنند. روش تحقیق این پژوهش، مرور و تحلیل منابع فلسفی، اخلاق زیستی و بررسی تفاوتهای فرهنگی و دینی است که نشان میدهد چارچوبهای اخلاقی سنتی نیازمند بهروزرسانیاند تا بتوانند به مسائل نوظهور زیستفناوری پاسخ دهند. همچنین، بر ضرورت رویکردی چندرشتهای و مشارکتی برای مدیریت مسئولانه این فناوریها تأکید شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که زیستفناوری فرصتهای نوینی در بهبود سلامت، کشاورزی و محیط زیست فراهم کرده است؛ اما چالشهایی مانند تأثیر بر هویت انسانی، عدالت اجتماعی و مسئولیتهای اخلاقی را نیز به همراه دارد که در پرتو تفاوتهای فرهنگی و دینی، پیچیدهتر میشوند. در پایان، مقاله تأکید میکند که باید میان پیشرفت علمی و ملاحظات اخلاقی توازنی دقیق برقرار شود و راهکارهایی همچون تقویت نهادهای نظارتی و مشارکت فعال همه ذینفعان را برای پیشرفت اخلاقی و پایدار زیستفناوری پیشنهاد میدهد.